سلامتی همه اعزامی های 1 اردیبهشت......
بچه ها ما رفتیم سربازی اگه شهید شدیم حلالمون کنید.....
بچه هایی هم که معاف شدن رو حسابی تو آسایشگاه دعا مینیم.....
هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک.....
فقط تو ایرانه که وقتی مخی بره اولین بار کنار کسی بخوابی ازت مپرسه :
لقت که نمزنی؟؟؟!!!!....
ینی قشنگ آدمه خر حساب مکنن!!!.....
مورد داشتیم دختره با آرایش واسه گوشیش قفل تصویری گذاشته
بدون آرایش گوشیش باز نشده!!!!!.......
کی دلش بغل گرم و مهربون میخواد......
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چیه دنبال عکسهای خاک بر سری هستی....
برو از خدا بترس.....
خارج از مدرسه (کافه)
تقلب (چشمهایم برای تو)
روز امتحان (روز واقعه)
زنگ زیست (معنی عشق)
کیف مدرسه (محموله)
اولین کسی که معلم از او میپرسد (قربانی)
نگاه دانش آموز به معلم (میخواهم زنده بمانم)
معلمان مدرسه (جنگجویان کوهستان)
زنگ تفریح (حمله به توالت)
مدیر مدرسه (پدر سالار)
پنج شنبه (خانه دوست کجاست)
جلسه معلمان (نقشه قتل دانش آموز)
میز آخر (بهشت پنهان)
پای تخته (قتلگاه)
ورود مدیر مدرسه (تشریفات نظامی)
کارنامه های تجدیدی (سالهای دور از خانه)
تعطیلات مدرسه (روزهای خوشبختی)
نمره ۲۰ (آرزوی محال)
گرفتن تقلب از دست دانش آموز (بازی دیگر تمام است)
امتحان شهریور (شانس زندگی)
فضول کلاس (کارآگاه ویژه)
معلم در خواب دانش آموز (شبهی در تاریکی)
بردن کارنامه به خانه(نبودن سر بر تن)
شب امتحان (وصیت نامه)
قبولی شهریور (بازگشت به خانه)
تقلب کردن (بی تو هرگز)
زنگ کلاس (دیدار ارواح)
مدرسه (چوبه دار)
زنگ ورزش (امید دانش آموز)
معلم به شاگردش میگه :من دویدم .....تو دویدی....... او دوید......مال چه زمانیه؟
شاگرد:مال زمانیکه یارانه ها رو میریزن به حساب!......
به نظر من....
طرح تفکیک جنسیتی باید جداسازی نامردان از مردان باشد.....
نه جداسازی دختران از پسران....
به امید آن روز....
جواب کاندیدا ریاست جمهوری رو میتونید در ادامه مطلب ببینید؟......
ادامه مطلب ...اهل دانشگاهم
رشته ام علافیست
جیبهایم خالیست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب
اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب میفهمم سهم آینده من بیکاریست
من نمیدانم که چرا میگویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار
و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
باید از مردم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند
که من ایجا فهم را فهمیدم
من به ..........علم و هنر خندیدم!
دو بوسه ...!!!
توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت :
می خورم به سلامتی 2 بوسه !!
بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت :
اولیش اون بوسه ای که مادر بر گونه بچه تازه متولد شده میزنه و بچه نمی فهمه !
دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش میزنه و مادرش متوجه نمیشه ....
دلتنگــــــــــــے
همـــون مکثیـــ ـه که
رو اسمـــش میکنــے!!!
الان بچه ۴ ساله از باباش Galaxy Note II میخواد.....
بعد ما یه فامیل داشتیم اسمش رضا بود تا 12 سالگی هرکی میگفت سکوت علامت رضاست من فکر میکردم علامت اونه....
توی دوره زمونه ای که یه پسر16ساله با 40کیلو وزن با یه ماشین آخرین سیستم میشه مرد رویاها . . . ما همون نامرد باشیم بهتره . . .
ایندفعه نوبت سعید جونه
۲۱ اسفند سالروز تولد یکی از بهترین همکلاسیمونه
سعید سپهر منش
امشب که شب تولدته بهترین ها رو آرزو کن
من هم از خدا همون بهترین ها رو برات آرزو مندم
تبریک دست خالی مرا باسخاوت بی حدت بپذیر
(تولدت مبارک)
پیامک این روزهای دخترها به همدیگه!
الهی آخرین خونه تکونی مجردیت باشه
نیت کن و واسه ۳ نفر بفرست ! تا آخر عید خبرای خوبی میشنوی
اگه زنجیرو قطع کنی تا ۳سال هیچ خواستگاری نمیبینی !
بچه ها بیاین توبه کنیم.....
نقل شده است یکی از عذاب های جهنم اینه:
۴۰ تا دختر میذارن جلوت باید بهشون پارک دوبل یاد بدی....
وای وای.....
شوخی نیست ها......
پارک دوبل اونم به خانوم.......
خدا توبه....خدا توبه.....خدا توبه
موجودی عجیب(مونث ها)
در این دنیا یک سری موجوداتی وجود دارند که حکمت خلقتشونو فقط خدا می دونه.
هرچی دانشمنده ، فیلسوفه ، خداشناسه روی این خلقت زور زدند فکر کردند که چی شد که خدا یه همچین موجودی آفرید به هیچ نتیجه ای نرسیدند. این موجود جنس مونثه که امروز می خوام از کودکی تا بزرگسالی را براتون بگم.
تا وقتی که بچه اند با هر نه نه قمری بازی می کنند.یه کم که بزرگ میشند و میرند مدرسه تازه یاد می گیرند که با غریبه ها حرف نزنند یه کم که بزرگتر میشند (حدود سن
13 تا 15 سال) تا یه پسر بهشون متلک می پرونه، خودشونو میگیرند و فکر می کنند که خیلی خوشگلند حالا نمی دونه که پسرها برای جور کردن پایه خنده به اونا متلک می پرونند. بعد که با یکی دوست شدند فوری ظرف نیم ساعت عاشق میشند البته از عشق هیچی نمی دونند و حالیشون نیست و آگاهی اونا از عشق در حد دیدن چندتا فیلم هندی و سریالهای صدا و سیماست که بیننده هاشون فقط خوداشونند. وقتی میرند دبیرستان کم کم مدت ایستادن جلوی آینه افزایش چشمگیری پیدا میکنه و دست به آرایش می برند البته در حد مجاز یعنی هنوز نمی تونند زیر ابرو و سبیلاشونو بردارند. تا پایان دبیرستان هم درصد بتونه(کرم و پنکک و سفید کننده و اینجور چیزا) روی صورت بالا میره. همش جلوی آینه می ایستند و با مداد چشماشونو هی از طرفین ادامه میدند تا بلکه درشت به نظر بیاد. تو این دوره خیلی خوش بینند چون فکر میکنند که خوش هیکل و خوشگل هستند. اگر پسری ازشون ساعت بپرسه جواب که نمیگیره هیچ چندتا فحشم میشنوه .
بعد از دبیرستان یه عده میرن دانشگاه که فعلا با با اونا کاری ندارم یه عده هم هستند که ازدواج می کنند و یه عده دیگه هم که معمولا از قشر بدترکیب هستند بدون شوهر می مونند که اصطلاحا باید انداختشون تو خمره و باهاشون ترشی درست کرد . هرکی می پرسه چرا ازدواج نمی کنی میگه می خوام درس بخونم بگذریم که معدل دیپلمش54/9 .اونایی هم که ازدواج میکنند واقعا آرزوی صبر و بردباری و شکیبایی برای شوهراشون داریم.
وقتی به سن 30 سال میرسند دیگه سن بالا تر نمیره همونجا درجا میزنه .
وقتی به 40 سال میرسند وارد پست وزارت جنگ خانواده میشند و خونه را به پادگان تبدیل میکنند و با سلاح نق و نوق رو مخ شوهراشون مانور میدند و رژه مرند.
بعضی وقتا هم با هم یه جا جمع میشند و همینطور که سبزی پاک میکنند یک جلسه بزرگ غیبت(دیدی شمسی خانوم چی کار کرد و....)و شایعه سازی (فلان بازیگر چهارتا زن داره و....)و یک کلاغ چهل کلاغ (تصادف دیروز ده تا کشته داده و رانندشو امروز اعدامش کردند و....) و از هر دری حرف میزنند. سن که از 50 رفت بالا .... ؟؟؟؟؟
ولش کن از اینجا به بعدش دیگه شوخی بردار نیست فوق العاده خطرناکه تا همینجاشم کلی
دشمن برا خودم درست کردم . تا یه عده قصد جون منو نکردند بهتره که خداحافظی کنم .
خصوصیات دختر خانمها از ۱۴ تا ۲۸ سالگی ...
سن ۱۴ سالگی: تا پارسال هر کی بهشون می گفت: چطوری؟ می گفتن: خوبم مرسی! حالا میگن: مرسی خوبم!
سن ۱۵ سالگی: هر کی بهشون بگه سلام ، میگن: علیک سلام! ... نقاشیشون بهتر میشه (بتونه کاری و رنگ آمیزی و ...!)
سن ۱۶ سالگی: یعنی یه عاشق واقعین! ... فردا صبح هم می خوان خودکشی کنن! ... شوخی هم ندارن!
سن ۱۷ سالگی: نشستن و اشک می ریزن! ... بهشون بی وفایی شده! ... (کوران حوادث!)
سن ۱۸ سالگی: دیگه اصلا عشق بی عشق! ... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن!
سن ۱۹ سالگی: از بی توجهی یه نفر رنج می برن! ... فکر می کنن اون یه آدم به تمام معناست!
سن ۲۰ سالگی: نه ، نه! ... اون منو نمی خواست! ... آخرش منو یه کور و کچلی می گیره! می دونم!
سن ۲۱ سالگی: فقط ۲۷-۲۸ سالگی قصد ازدواج دارن! فقط!
سن ۲۲ سالگی: خوش تیپ باشه! پولدار باشه! تحصیلکرده باشه! قد بلند باشه! خوش لباس باشه! ... (آخ که چی نباشه!)
سن ۲۳ سالگی: همه ء خواستگارا رو رد می کنن!
سن ۲۴ سالگی: زیاد مهم نیست که چه ریختیه یا چقدر پول داره! فقط شجاع باشه! ما رو به اون چیزایی که نرسیدیم برسونه!
سن ۲۵ سالگی: اااااااه! پس چرا دیگه هیچکی نمیاد؟! ... هر کی می خواد باشه ، باشه!
سن ۲۶ سالگی: یه نفر میاد! ... همین خوبه! ... بــــــــــله!
سن ۲۷ سالگی: آخیـــــــــــش!
سن ۲۸ سالگی: کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی!!
دانشجویان عزیز به لحظات ملکوتی و عرفانی " خدایا غلط کردم از ترم بعد می خونم "نزدیک می شویم.
التماس دعا...
« فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم »
که در این ترم پیاپی ز دروس افتادم !